نهج البلاغه ، انیس حکیم

نهج البلاغه حکمت عملی و راه روشن زندگی

نهج البلاغه ، انیس حکیم

نهج البلاغه حکمت عملی و راه روشن زندگی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شکر» ثبت شده است

۲۲آبان

حکمت 13

وَ قَالَ (علیه السلام): إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ، فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّکْرِ.

ترجمه :

امام علیه السّلام (در ترغیب به سپاسگزارى از نعمتهاى خداوند) فرموده است:
هرگاه نمونه هاى نعمتها بشما رسید پس باز مانده آنرا با کمى شکر و سپاس دور نسازید (به اندک نعمتى که رسیدید سپاسگزارى کنید تا به بسیارى از آن برسید)

خداوند در قرآن کریم سوره 14 آیه 7 مى فرماید:

وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ

یعنى اگر شکر نعمت بجا آورید نعمت را براى شما مى افزایم، و اگر ناسپاسى کنید هر آینه عذاب من سخت است که گرفتار آن خواهید شد.

به گفته بعضى از شارحانِ نهج البلاغه، نعمت ها مانند گروه هاى پرندگان است که وقتى تعدادى از آنها بر شاخه درختى نشستند بقیه تدریجا به دنبال آنها مى آیند و شاخه ها را پر مى کنند; ولى اگر گروه اول صداى ناهنجار و حرکت ناموزونى بشنوند یا ببینند فرار مى کنند و بقیه هم به دنبال آنها مى روند و صحنه از وجودشان خالى مى شود.
همچنین بسیارى از نعمت ها به صورت تدریجى زوال مى پذیرند; هرگاه انسان در آغاز زوالش هوشیار باشد و به شکر قلبى و زبانى و عملى بپردازد مانع بازگشت و زوال تدریجى آن مى شود.

حقیقت شکر چیست؟
شکر سه مرحله دارد:

مرحله قلبى که انسان از نعمت هاى خدا خشنود و راضى و سپاسگزار باشد و مرحله زبانى که آنچه را درون قلب اوست بر زبان جارى سازد; ولى از همه مهم تر مرحله عملى شکر است و آن به طور شفاف این است که از نعمت هاى الهى درست بهره بردارى کند و اهداف این مواهب را در نظر گیرد و به سوى آن اهداف حرکت کند; اگر خدا عقلى براى درک نیک و بد به او داده از این عقل در مسیر شیطنت استفاده نکند و اگر او را مشمول موهبت آزادى کرده از این آزادى براى پیشرفت و تکامل بهره گیرد نه در مسیر بى بند و بارى و گناه و فساد همچنین در مورد اعضاى بدن که هر کدام موهبتى عظیم است و در مورد مال و ثروت و فرزند و همسر. بسیارند کسانى که شکر قلبى و زبانى دارند; ولى در مرحله شکر عملى مقصرند.
اگر در مفهوم شکر به آن گونه که در بالا گفته شد دقت کنیم فلسفه آن نیز روشن مى شود، زیرا این مواهب مال ما نیست، از سوى دیگرى است و آن را براى اهداف خاصى آفریده و اگر در غیر آن اهداف به کار گرفته شود خیانت در آن نعمت است.

و اما: خدا چه نیازى به تشکر و سپاسگزارى ما دارد؟

ممکن است انسان ها با سپاسگزارى تشویق شوند و آرامش روحى پیدا کنند. خدا که نیازى به اینها ندارد.
ولى از آنچه در بالا گفته شد فهمیدیم که سخن از نیاز خدا در میان نیست; سخن از نیاز من است که اگر نعمت ها و مواهب الهى را که براى اهداف خاصى است در غیر آن به کار گیرم طبیعى است که از آن محروم خواهم شد، زیرا خداوند حکیم است و حکیم این مواهب را به افراد لایق و وظیفه شناس مى دهد.
اضافه بر این کسانى که نعمت هاى الهى را ضایع مى کنند و در غیر اهداف آن مصرف مى نمایند در واقع اهانتى به ساحت قدس پروردگار کرده اند و از این جهت درخور عقوبتى هستند.

سیده زهرا امینی